آناتومی گری توسط شرکت تلوزیونی ABC آمریکا از سال ۲۰۰۵ میلادی تولید و در حال پخش میباشد.
هشت فصل از این سریال تا کنون پخش شده و فصل نهم آن در حال آمادهسازی است.
این سریال جزء پربینندهترین برنامههای آمریکا بوده و محبوبیت زیادی دارد. امتیازِ حدود بیست و هفت هزار کاربر در سایت IMDb میانگین وزنی ۷.۲ (از ۱۰) را برای این سریال به ثبت رسانده است.
آناتومی گری جوایز زیادی از جمله گلدن گلوب در بخش بهترین سریال تلوزیونی، حوزه درام در سال ۲۰۰۷ میلادی و البته دو بار نامزدی در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میلادی برای جایزهی بهترین سریال درام در جوایز اِمی را از آن خود کرده است.
![]() |
این سریال در بخشهای مختلفی از جمله داستان، کارگردانی و بازیگری، برای بسیاری از جوایزِ رقابتهای مختلف نامزد یا برنده شده است.
ژانر پزشکی درام این سریال قشر تحصیلکرده و جوان جامعه، پزشکان و به طور کلی شاغلان حوزهی درمان را جذب خود میکند.
داستانهای پرمایه و جذاب همراه با بازیهای خوب قدرت زیادی به این سریال میبخشند که میتواند مخاطبانش را نگه دارد. نمایش زندگی و روابط شخصی انترنها و جراحان و تعاملشان با یکدیگر در بطن رویدادها و حوادث داخل بیمارستان.
صحنهها و بازیگران با شخصیتپردازیهای زیبا، تنوع قابل توجهی به آن میبخشد که از نقاط قوت و اثربخش این سریال محسوب میشود.
میتوان گفت این تنوع در کسب این تعداد از جوایز و ثبت نامزدیها در مراسمهای اهدای جوایز به این سریال کمک کرده است.
سریال تلویزیونی آناتومی گری درباره گروهی از انترنهای جوان است و شخصیت اصلی آن، مردیت گری است که در بیمارستان سیاتل گریس در شهر سیاتل در حال آموزش می باشد.
دورهی آموزشی آنها به صورت کارآموزی در کنار جراحان این بیمارستان سپری میشود تا در آینده در تخصصی که پیش میگیرند جراح شوند.
![]() |
فصل اول:
داستان به تجربههای انترنها در ورود به سیاتل گریس میگذرد. مردیت هم با شریک عشقی خود دکتر درک شپرد آشنا میشود.
فصل به گرمتر شدن رابطه مردیت با درک میگذرد تا اینکه در انتهای فصل ورود دکتر آدیسون مونتگمری، همسر درک شپرد، مردیت را در هم میشکند.
فصل دوم:
داستان به رابطهی مردیت، درک و آدیسون میپردازد، درک و آدیسون سعی میکنند زندگیشان را با هم از سر بگیرند در حالی که مردیت با کارکردن درکنار آدیسون و درک تحت فشار است.
ایزی استیونس دلباختهی مریض قلبی بدحالش به نام دنی میشود و برای نجاتش ناخواسته او را میکشد. او با ناراحتیاش از مرگ دنی و اخراج از بیمارستان درگیر میشود.
فصل سوم:
ایزی به سیاتل گریس باز میگردد. جورج اومالی با ایزی رابطه برقرار میکند و به همسرش کالی تورس که ازدواجی ناموفق داشتند خیانت میکند.
پرستون برک با صدمات حادثهی تیراندازی و لرزش دستانش درگیر میشود و در این بین کریستینا برای کمک به برک نهایت تلاشش را میکند.
درک شپرد در رقابت با دوست پسر جدید مردیت، فین، برنده میشود. آدیسون با سیاتل گریس و ازدواجش خداحافظی میکند و به لوس آنجلس میرود. جورج در امتحان رد میشود و با انترنهای جدید همراه میشود.
فصل چهارم:
دکتر آریزونا هان به عنوان جراح قلب وارد میشود که شریک عشقی همجنسباز کالی تورس میشود. ازدواج کالی و جورج پایان مییابد. این فصل بیشتر به روابط کالی، جورج و هان میگذرد.
فصل پنجم: مارک اسلون، جراح پلاستیکی که علاقه زیادی به تنوع در رابطههایی که بر قرار میکرد داشت، به لکسی گری علاقه نشان میدهد. او میخواهد یک رابطه جدی با او بر قرار کند.
در حال بررسی توهمهای ایزی که دنیِ از دست رفتهاش را میدید، سرطان وخیماش کشف میشود. ایزی با سرطان مبارزه میکند؛ درحالیکه جورج که برای رفتن به ارتش تصمیماش را گرفته بود در یک تصادف اتوبوس میمیرد.
![]() |
سریال آناتومی گری درگیر با حوادث، سوانح و بیماریهاست که تلاش انترنها و جراحان برای نجات جان مصدومان و بیماران از آن داستانی جالب میسازد.
صحنههای کار شده در سریال، نمایشی عالی و واقعی از محیط بیمارستان است. شرایط اورژانس، صحنههای درگیری با حوادث کاملاً ملموس، همراه با گریمهای ماهرانه ببینده را میخکوب میکنند.
هیجان موجود در قسمتهای سریال آن را به اندازهی یک فیلم سینمایی جذاب میکنند. به عنوان مثال یکی از پر ببیندهترین قسمتها به نام It’s end of the word در فصل دوم داستان مجروحی در اتاق عمل را روایت میکند که در شکمش بمبی وجود دارد که بعد از شلیک عمل نکرده و دست یک پرستار جوان تصادفاً روی چاشنی بمب میماند و تکان دادن دست ممکن است منجربه انفجار بمب شود.
درحالی که خنثیکنندگان برای خنثی کردن بمب میآیند و بیمارستان تخلیه شده است دو اتاق جراحی فعال در حال انجام جراحیهای حساس هستند که قطع آن منجر به مرگ مریضان میشود.
روابط شخصیتها با یکدیگر صریح و بدون ابهام است. در عین حال بسیاری از احساسات با کلمات به هیچ وجه ادا نمیشوند. اما مخاطب به راحتی از رفتار کاراکترها این احساسات را درک میکند و میتواند کاملاً با آنها ارتباط برقرار کند.
درست است که نمایش صراحت و رفاقت بین کاراکترها به زیبایی صورت گرفته و جذابیتی به داستان داده است اما این نزدیکی و راحتی بین کاراکترها، تا این اندازه، تنهادر شرایط فرهنگی جامعهای مانند جامعهی آمریکا امکان پذیر است.
![]() |
روابط عاشقانه و جنسی شخصیتها با یکدیگر گاه به گونهای است که در برخورد با تلنگری از یک جاذبه، رابطه بر قرار میکنند و در مقابل خیانت تنها ابراز، ناراحتی و دلسردی است و نهایتاً با طرد شریکشان رابطه خاتمه مییابد.
یک جای خالی -و آشنا برای ما- در بین احساساتی که شخصیتها نسبت به هم دارند وجود دارد؛ آن هم میل به انتقام و کینهورزی است.
این ویژگی به ظاهر یک حسن به حساب میآید چرا که مخاطب را از درگیری با این احساسات آزاردهنده رهانده است اما هرگز در واقعیت این شیوهی زندگی برای ما ملموس نخواهد بود.
شاید به همین دلیل است که عشقها و روابط این چنینی در بین بازیگران به نظر مخاطبانی چون ما بیشتر به چشم میآیند.خیانت، عدموفاداری و عشقهای مثلثی در این سریال نمایش داده میشوند.
جایی در داستان میبینیم که خیانت در زندگی پدر و مادر مردیت هم وجود داشته است و مادر مردیت با رئیس بیمارستان روابط نامشروع بر قرار میکرده تا جایی که منجر به فروپاشی خانواده میشود.
این پیامی را از سریال به ذهن مخاطب میرساند که این شیوهی زندگی ادامهدار خواهد بود. شاید هم در خوشبینانهترین دیدگاه بتوان گفت حقایق را بیان میکند اما حقایقی که با آنها مخالفتی ندارد.
جایی دیگر در سریال شخصیت کالی تورس بعد از شکست در ازدواجاش، در رابطههای همجنسگرایانهاش موفقتر از قبل نقش ایفا میکند.
در کنار تمام این ضد ارزشها که با جذابیت نمایش داده میشوند، نقاط مثبتی در سریال هست که بهترین آنها شاید تجربههای مثبتی باشد که انترنها و جراحان در طول دوران آموزش و درمان بیماران به آنها میرسند.
این تجربهها در متن داستان و رفتار شخصیتها گنجانده شدهاند و نکاتی بسیار ارزشمندند که جایگاه یک پزشک جراح به عنوان نجاتدهندهی جان انسانها را نشان میدهند.
هنر این سریال جذب مخاطبانش بوده است اما پیچیده کردن روابط بین شخصیتها، شاید داستان را برای بینندگان در فصلهای آخر سریال ملالانگیز کند.
روابط گرهخورده و پیچانده شده بین کارکنان بیمارستان سیاتل گریس با طولانیتر شدن سریال ممکن است هشداری برای تیم نویسنده قوی این سریال باشد.
![]() |
شاندا ریمز:
نویسنده، کارگردان و تهیهکننده آمریکایی است که جزء سرنویسندههای سریال آناتومی گری و سازندهی این اثر نیز میباشد.
خانم شاندا ریمز بعد از رفتن آدیسون مونتگمری از سیاتل گریس یک اسپین آف از سریال خود با نام private practice ساخت که درباره زندگی آدیسون بعد از رفتناش است. این سریال نیز در ژانر رومانس و پزشکی است.
![]() |
مردیت گری(الن پومپئو):
شخصیت اصلی داستان است. فصلهای ابتدایی این سریال، اوج پرداختن به رابطهی او با درک و پیچیدگیهایش است.
پدر مردیت که همسرش را برای درمان به سیاتل آورده بود، با مرگ همسرش مردیت را مقصر میداند و تا مدتها او را ملامت میکند.
خالی بودت جای محبت پدرانه، شماتتها و از طرفی وجود لکسی، خواهر ناتنیاش، مردیت را در قسمتهایی تحت فشار روحی قرار میدهد.
اما اصلیترین تأثیرات را مادر مردیت در زندگیاش میگذارد. الن پومپئو اولین نقش اصلی را در سریال آناتومی گری به دست میآورد، او برای این سریال در بخش بهترین اجرای تلوزیونی درام نامزد جایزهی گلدن گلوب شده است.
![]() |
درک شپرد (پاتریک دمپسی):
درک شپرد جراح ماهری که از طرف استاد خود، رئیس فعلی بیمارستان، برای کار دعوت میشود، سعی در برقراری رابطهاش با مردیت بعد از خیانت همسرش آدیسون داشت.
او از طرف انترنها و دیگر کارکنان لقب McDreamy (مردی جذاب، که زنان نسبت به او کشش دارند و معمولاً خصوصیات و اشتباهاتش زیر دلرباییهایش پنهان میشود) را کسب کرده بود.
در طول فصول کشمکشهای زیادی در رابطهاش با مردیت داشت. او در فصل هفتم رئیس بیمارستان میشود. در یک پروژهی تحقیقاتی درباره آلزایمر با اشتباه مردیت رابطهشان رو به افول میرود اما در نهایت آنها دختر به اسم زولا را به فرزندی قبول میکنند و رابطهشان را از سر میگیرند.
پاتریک دمپسی بازی در فیلمهایی چون، Sweet Home Alabama، Made of Honor، Valentine's Day، Flypaper، Freedom Writersرا در حرفهی شغلیاش به ثبت رسانده است. او برای بازی در آناتومی گری دو بار نامزد جایزهی گلدن گلوب برای بهترین اجرا شده و همچنین برای بازیهایش در دیگر کارهای تلوزیونی نامزدی در جوایز اِمی را نیز کسب کرده است.
![]() |
کریستینا یانگ (ساندرا اوه):
یک کاراکتر قوی و به ظاهر بیاحساس، همیشه آماده برای رقابت و به شدت مایل به شرکت در جراحیها و کسب تجربه، در روابط احساسی و ابراز احساسات دچار مشکل است و معمولاً از طرف بقیه و مخاطبان فردی بیاحساس تلقی شده است.
مردیت بهترین دوست اوست گرچه مشکلات و بحثهای نه چندان دوستانه با وی دارد، اما این خود جزئی از شخصیت اوست. از جمله پیروزیهای ساندرا اوه در آناتومی گری، ۴ بار نامزدی جایزه بهترین بازیگر در جوایز اِمی و جایزه گلدن گلوب در بخش بهترین اجاری تلوزیونی قابل ذکراند.
![]() |
ایزی استیونس (کاترین هیگل):
دختری شاد و مهربان، با گذشتهای ناامیدکننده که آن را با تلاش پشت سر میگذارد. تنها بعد از مرگ دنی به طور موقت خوشبینیاش را از دست میدهد.
بعد از بهبودیاش از سرطان وخیم،در زندگی با الکس احساس کمرنگشدن میکند، غرقشدنِ دوباره در زندگی تکراری، مرگ جورج، درگیری بیش از حد الکس با کار و بیتوجهیهایش او را آزار میدهند.
ایزیدر نهایت با یک خطای پزشکی از سیاتل گریس اخراج میشود و زندگیاش با الکس نیز پایان مییابد. اما داستان ایزی در حقیقت به علت درخواست عدم همکاری توسط کاترین هیگل در فصل ششم سریال به این روی میچرخد. هیگل در آخرین درخواستش از ریمز مایل بود به سریال بازگردد.
هیگل کار خود را با حرفهی مدلینگ آغاز میکند، بازیگری در چند فیلم و سریال موفق را پشت سر میگذارد و با سریال آناتومی گری مطرح میشود. کاترین با آناتومی گری، دو بار نامزدی در جوایز گلدن گلوب و یک جایزه اِمی برای بهترین بازیگر را در کارنامه خود دارد.
![]() |
جورج اومالی (تی. آر. نایت):
جورج در فصل اول به مردیت گری علاقه مند میشود اما بعد از یک رابطهی ناموفق و طردشدن از طرف مردیت، او را رها میکند.
رابطهی دوستی او و دیگر انترنها حفظ میشود. او از طرف دوستانش لقب ۰۰۷ (مأمور معروف جمیز باند) داشت. چون در اوایل کارش تعداد زیادی از مریضانش میمیرند.
او به کالی تورس علاقه داشت اما بعد از رابطهی تورس با مارک اسلون از او فاصله میگیرد. در سفرشان به لاس وگاس آنها ازدواج میکنند، ازدواجی که هیچگاه در آن نشانی از درک متقابل وجود نداشت. بعد از رابطهی جورج با ایزی آنها جدا میشوند.
جورج و ایزی در نهایت نمیتوانند رابطهی عشقی برقرار کنند و تنها دوستان نزدیک میمانند. او در مبارزه با بیماری سرطان کمک روحی ایزی میشود. زمانی که جورج برای خدمت به ارتش داوطلب میشود، برای نجات یک زن در یک تصادف اتوبوس میمیرد.
اما مرگ اومالی در واقع به علت عدم رضایت نایت از پرداختن به شخصیتش در سریال بود. او اعلام کرد که دیگر در فصل ششم همکاری نخواهد داشت. برجستهترین نقش آفرینی نایت در سریال آناتومی گری بوده که برای او نامزدی در جوایز اِمی را به ارمغان آورده است.
هفته نامه رویکرد
«مریم خوش نشین»
نظرات شما عزیزان: